حدیث 101
امام حسن علیه السلام :با خرد است که هر دو سرای به دست می آید و هر که از خرد محروم باشد از هر دو سرای محروم شود.
حدیث 102
امام حسن علیه السلام : با مردم آن گونه رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند.
أعلام الدین : 297.
حدیث 103
امام حسن علیه السلام :مصیبتها ، کلیدهای اجرند .
أعلام الدین : 297 .
حدیث 104
امام حسن علیه السلام :در بسیاری جاها ، خاموشی،یاوری نیکو است ؛ هرچند سخنور باشی .
معانی الأخبار:401/62.
حدیث 105
امام حسن علیه السلام :آدم خموش ، پر هیبت است .
بحار الأنوار : 78/113/7 .
حدیث 106
امام حسن علیه السلام :در جواب مردی که عرض کرد : من از شیعیان شما هستم فرمود : ای بنده خدا! اگر مطیع اوامر و نواهی ما باشی ، راست می گویی ولی اگر چنین نباشی پس با ادعای چنین منزلت والایی که اهلش نیستی ، بر گناهانت میفزای .
مگو : من از شیعیان شما هستم ، بلکه بگو : من از دوستداران شما و دشمن دشمنان شما هستم . در این صورت، تو آدم خوبی هستی وبه خوبی گرایش داری.
تنبیه الخواطر : 2/106 .
حدیث 107
امام حسن علیه السلام : پستی این است که سپاسگزار نعمت نباشی .
تحف العقول : 233 .
حدیث 108
امام حسن علیه السلام :در پاسخ به این سؤال که شجاعت چیست ؟ فرمود : ایستادگی در برابر هماوردان ، و پایداری در نبرد .
بحار الأنوار: 78/104/2
حدیث 109
امام حسن علیه السلام :بخشیدن پیش از طلب کردن کسی از بزرگترین سروری هاست .
بحار الأنوار : 78/113/7 .
حدیث 110
امام حسن علیه السلام :درخواست کردن روا نیست، مگر در یکی از این سه جا: خونبهای سنگین ، یا بدهکاری توانفرسا ، یا فقر کُشنده .
بحار الأنوار : 96/152/16 .
حدیث 111
امام حسن علیه السلام :زکات ، هیچگاه از ثروت نمی کاهد .
بحار الأنوار: 96/23/56.
حدیث 112
امام حسن علیه السلام :من برای کسی که جز خشنودی از خدا در دلش خطور نکند ، ضمانت می کنم که دعا کند و دعایش مستجاب شود .
بحار الأنوار : 71 / 159 / 75
حدیث 113
امام حسن علیه السلام : مؤمنی که از قسمت خود ناخشنود باشد و وضعیت خود را ناچیز شمارد در حالی که حاکم بر او تعیین کننده سرنوشتش خداست ، چگونه می تواند مؤمن باشد ادّعای ایمان کند؟!
بحار الأنوار : 43/351/25 .
حدیث 114
امام حسن علیه السلام :هرکه به حُسن انتخاب خداوند تکیه کند ، جز آن وضعی را که خدا برایش برگزیده است، آرزوی داشتن وضعی دیگر نکند .
بحار الأنوار : 78/106/6
حدیث 115
امام حسن علیه السلام :کسی که قرآن بخواند دعایی مستجاب دارد ، زود یا دیر .
بحار الأنوار : 93/313/17 .
حدیث 116
امام حسن علیه السلام :کسی که در دلش هوایی جز خشنودی خدا نگذرد، من ضمانت می کنم که خداوند دعایش را مستجاب کند .
بحار الأنوار : 43 / 351 / 25
حدیث 117
امام حسن علیه السلام :خداوند عز و جل باب مسئلت دعا را به روی هیچ کس نگشود، که باب اجابت را به روی او بسته باشد .
بحار الأنوار : 78/113/7
حدیث 118
امام حسن علیه السلام :خیری که در آن هیچ شرّی نیست : شکر بر نعمتهاست و شکیبایی در برابر ناملایمات.
تحف العقول : 234 .
حدیث 119
امام حسن علیه السلام :هر که خدا را بندگی کند خداوند همه اشیاء را بنده او گرداند .
تنبیه الخواطر : 2/108 .
حدیث 120
امام حسن علیه السلام :در پاسخ به پرسش از معنای بردباری فرمود : فرو خوردن خشم و خویشتنداری .
بحار الأنوار: 78/102/2
حدیث 121
امام حسن علیه السلام :در پاسخ به پرسش پدرش از تفسیر نادانی فرمود : استفاده کردن زود هنگام از فرصت پیش از آن که آن را کاملاً به دست آوری، و خودداری کردن از جواب.
معانی الأخبار:401/62.
حدیث 122
امام حسن علیه السلام :در پاسخ به این پرسش که: ترسویی چیست؟ فرمود : دلیری کردن بر دوست و گریختن از دشمن.
تحف العقول : 225.
حدیث 123
امام حسن علیه السلام :در پاسخ به پرسش پدرش از او درباره تنگ چشمی : تنگ چشمی آن است که آنچه را داری مایه شرافت پنداری و آنچه را انفاق کنی ، تلف شده و بر باد رفته انگاری .
بحار الأنوار : 73 / 305 / 23
حدیث 124
امام حسن علیه السلام :بعد از وفات من و جدا شدن روح از بدنم، حسین بن علی علیهماالسلام امام است. وراثت او از پیامبر صلی الله علیه و آله نزد خدا در کتابْ ثبت است که خداوند عز و جل این وراثت را به وراثت از پدر و مادرش افزوده است؛ زیرا خدا دانست که شما بهترین خلق او هستید.
از این رو، از میان شما محمّد صلی الله علیه و آله را برگزید و محمّد، علی علیه السلام را وعلی علیه السلام مرا به امامت انتخاب کرد ومن حسین علیه السلام را برگزیدم.
الکافی : 1 / 301 / 2 .
حدیث 125
امام حسن علیه السلام :سفره دوازده رسم دارد که هر مسلمانی باید آنها را بداند: چهارتای آنها لازم ، چهار تا خوب و چهار تا ادب است. آن چهارتا که لازمند : معرفت، خشنودی، نام خدا بر زبان آوردن و شکرگزاری است.
آن چهار که خوب است: دست شستن پیش از غذا خوردن، نشستن بر طرف چپ، خوردن با سه انگشت و نه دو انگشت و لیسیدن انگشتهاست.
اما آن چهار که از باب رعایت ادب است : خوردن از غذای جلوی خود، کوچک گرفتن لقمه، خوب جویدن غذا و کمتر نگریستن به صورت دیگران.
وسائل الشیعه : 16/539/1.
حدیث 126
امام حسن علیه السلام :آن را که خرد نیست، ادب نیست.
بحار الأنوار:78/111/6.
حدیث 127
امام حسن علیه السلام :به راستی که در این قرآن، چراغ های روشنایی بخش و شفای قلب هاست. پس هر کس در پی جَلا بخشیدن است، دیده دل خویش را با نور آن، جلا دهد و دل خویش را با آن، تربیت کند؛
چرا که اندیشیدن در قرآن، مایه حیات دل شخص با بصیرت است، همچنان که آدمی در تاریکی ها، با کمک نور، راه خود را می پیماید.
کشف الغمّه، ج 2، ص 199.
حدیث 128
امام حسن علیه السلام :با تفسیر «بسمله» راه فطرت که یکی از قوی ترین برهانهای خداشناسی است را بیان می کند، آن حضرت فرمود:
«خداوند متعال وجودی است که همه موجودات در نیازمندی و سختیها به او پناه می برند، به ویژه هنگامی که امید از غیر او قطع گردد و همه وسائط و اسباب را ناچیز ببیند. [یعنی فطرت خداشناسی، انسان را در تنگناها به سوی واجب الوجود هدایت می کند.
این که می گویی: «بسم اللّه ..»؛ یعنی یاری و کمک می خواهم در همه کارهایم از خداوندی که عبادت خضوع و کرنش برای غیرش سزاوار نیست، او فریادرسی است که به هنگام دادخواهی دستگیری می نماید، و اگر کسی بخواندش پاسخ می گوید.»
بحارالانوار، ج3، ص41، ح16 به نقل از تفسیرامام حسن عسکری علیه السلام
حدیث 129
امام حسن علیه السلام :به امام مجتبی علیه السلام گفته شد، که اباذر ره می گفت: «فقر و تنگدستی را از بی نیازی، و بیماری را از تندرستی و سلامتی بیشتر دوست دارم». حضرت فرمود:
خداوند ابوذر را رحمت کند امّا من می گویم: آن کس که بر حسن اختیار خداوند اعتماد کند، چیزی را نمی طلبد که جز خداوند برایش انتخاب کرده باشد. و این است معنای خشنودی در برابر حکم خداوند سبحان .
تاریخ الخلفاء، ص191؛ تهذیب، ابن عساکر، ج4، ص217 بیانگر مضمون فوق است.
حدیث 130
امام حسن علیه السلام :«در این قرآن است چراغهای درخشنده هدایت و شفای دلها و قلب ها، پس باید دلها را با فروغ تابناکش روشن ساخت و با گوش فرادادن به فرامینش، قلب را که مرکز فرماندهی بدن است، در اختیارش گذاشت؛ زیرا به وسیله اندیشیدن، قلب، زندگیِ روشن خود را می یابد، همان طوری که رهروان در پرتو نور از تاریکیها گذر می کنند و می رهند.»
کشف الغمه، ابو الفتح اربلی، ج2، ص199؛ بحارالانوار، ج75، ص112، ح6؛ اصول کافی، شیخ کلینی، ج2، ص600، ح5، باب فضل القرآن: روایت فوق را مرحوم کلینی با اختلاف مختصری از امام صادق _ ع _ نقل کرده است.
حدیث 131
امام حسن علیه السلام :«تنها چیزی که در این دنیای فانی، باقی می ماند قرآن است، پس قرآن را پیشوا و امام خود قرار دهید، تا به راه راست و مستقیم هدایت شوید.
همانا نزدیک ترین مردم به قرآن کسانی هستند که بدان عمل کند، گرچه به ظاهر آیات آن را حفظ نکرده باشند و دورترین افراد از قرآن کسانی هستند که به دستورات آن عمل نکنند گرچه قاری و خواننده آن باشند.»
ارشاد القلوب، دیلمی، ص102
حدیث 132
امام حسن علیه السلام :«قرآن در صحنه قیامت به صورت رهبر و امام ظهور یافته، مردم را به دو دسته تقسیم می کند:
1 _ کسانی که به قرآن عمل نموده، حلال و حرام آن را همانگونه که هست بجا آورده اند و متشابه آن را با قلب پذیرا شده اند، قرآن اینان را به سوی بهشت جاویدان هدایت می نماید.
2 _ آنان که حدود و قوانینش را ضایع نمودند و محرّماتش را حلال شمرده و به آن تعدّی کردند، قرآن آنها را به سوی آتش (جهنّم) روانه می سازد.»
ارشاد القلوب، دیلمی، ص103، مرکز نشر کتاب.
حدیث 133
امام حسن علیه السلام :«ای مردم علم و معرفت را از پروردگار خود بیاموزید. همانا خداوند بزرگ آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را برای جهانیان، به پیامبری برگزید، آنان دودمانی بودند که پاکی، تقوا و فضیلت را بعضی از بعض دیگر گرفته بودند. خداوند به کوششهای آنان در راه رسالت شنوا و داناست.
مردم! ما اهل بیت از فرزندان آدم و دودمان نوح و فرزندان برگزیده ابراهیم و تبار اسماعیلیم، ما آل محمد، در میان شما همانند آسمان بلند و همچون زمین گسترده و مثل خورشید پر فروغیم. همانند درخت زیتونیم که نه به شرق مایل است و نه به غرب.
درختی که ریشه اش رسول خدا صلی الله علیه و آلهاست و شاخه اش علی بن ابی طالب علیه السلام. سوگند به خدا ما (اهل بیت) میوه آن درختیم، پس هر کس به یکی از شاخه های آن چنگ زند نجات می یابد و سعادتمند است و هر کس از آن جدا شود جایگاهش آتش است.»
الروائع المختاره، سید مصطفی موسوی، ص72، خطبه 45؛ به نقل از جلاء العیون، سید عبد اللّه شبّر.
حدیث 134
امام حسن علیه السلام :مکارم اخلاق ده چیز است:
1. راستگوئی
2. نومیدی راستین از غیر خدا
3. بخشش به نیازمندان
4. خوش خلقی
5. پاداش در برابر خدمات دیگران
6. پیوند و رفت و آمد با خویشاوندان
7. حمایت از همسایه
8. توجّه به حقوق دوستان
9. مهمان نوازی
10. و مهمترین اینها شرم و حیاء است.
در بعضی نسخه ها «صدق البأس» آمده است بأس دارای دو معنی است: 1 _ شجاعت 2 _ فقر و تنگدستی.
حدیث 135
امام حسن علیه السلام :«همانا علی بن ابی طالب علیه السلام دربی است که هرکس بر آن وارد شود؛ یعنی او را بشناسد و بر او اقتدا کند، آرامش و امنیت کامل را درمی یابد و هرکس به آن درب روی نیاورد و مخالفت با او کند کفر و بدبختی و تیره روزی او را فرا خواهد گرفت، سپس فرمود: این گفته و مطلب اساسی من است،
آنگاه برای خود و دیگران طلب رحمت و آمرزش نموده و گفت: استغفر اللّه لی ولکم و آنگاه از منبر فرود آمد.»
الروائع المختاره، ص7؛ تفسیر فرات کوفی، ح54، ص79؛ بحارالانوار، ج43، ص351
حدیث 136
امام حسن علیه السلام :«سوگند به خداوند که کسی دوست نمی دارد ما را گر چه در دورترین نقاط؛ همچون دیلم اسیر باشد مگر این که دوستی ما به حال او مفید خواهد بود، همانا ولایت و محبت ما اهل بیت گناهان فرزندان آدم را از بین می برد همان طوری که باد، برگ درختان را از شاخه و تنه او جدا می کند و به زمین می ریزد.»
بحارالانوار، ج44، ص25
حدیث 137
امام حسن علیه السلام :مردم در این دنیا در خانه بی خبری و غفلت بسر می برند، پس هر کاری را انجام می دهند، نمی دانند ثمرش را و چون به خانه آخرت روند، به وادی یقین در آیند و همه چیز را بدانند و لکن نتوانند عمل سودمندی را در آنجا برای خویش انجام دهند.
سیدعبدالله شبّر، مصابیح الانوار، ج 2، ص 271.
حدیث 138
امام حسن علیه السلام :در پاسخ به نامه ای که معاویه برای آن حضرت فرستاده بود، چنین جواب دادند:
«همانا این امر (حکومت) و جانشینی رسول خدا صلی الله علیه و آله از آنِ من و مربوط به اهل بیت من است و بر تو و خاندانت حرام است.این مطلب را از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده ام.
سپس فرمود:سوگند به خداوند، چنانچه یارانی آگاه و آشنا به حقم، می یافتم که در راه احیای حق ایستادگی می نمودند حکومت را به تو واگذار نمی کردم و آنچه را که تو می خواستی، به تو نمی دادم».
بحارالانوار، ج44، ص45.
حدیث 139
امام حسن علیه السلام :«پروردگارا؛ مرا به راه کسانی هدایت کن که خود، آنها را هدایت فرمودی، و سلامتی را آن گونه عنایت کن که به آنها عنایت کردی و دوست بدار .
مرا همانطوری که آنها را دوست داشتی و برکت ده در آنچه بر من ارزانی داشتی و نگهدار مرا از شرّ و بدی آنچه حکم کردی در سایه اعمال زشت، بعضی از شرور به صورت طبیعی سراغ انسان می آید.
که عکس العمل افعال و کردار شخص است همانا تو حاکم بر همه اشیائی و هیچ چیز بر تو غالب نخواهد بود، پروردگارا خوار و ذلیل نمی شود کسی را که تو دوست بداری، پاک و منزه و بلند مرتبه است پروردگار ما.»
_ الامام المجتبی ابومحمد الحسن بن علی _ علیهماالسلام _ ، حسن المصطفوی، ص250؛ به نقل از تهذیب ابن عساکر، ج4، ص199.
حدیث 140
امام حسن علیه السلام :به هنگام ورود به مسجد، سر را به طرف آسمان بلند می کرد و می فرمود:
«پروردگارا مهمان تو، جلو در خانه ات ایستاده است. ای نیکوکار، بنده تباه کار و بدرفتار به درگاهت شتافته، از زشتیهایی که مرتکب شده به خاطر زیباییهایی که در نزد تواست، درگذر وببخش، ای بخشنده کریم.»
بحارالانوار، ج43، ص339؛ جلاءالعیون، ج1، ص321.
حدیث 141
امام حسن علیه السلام :«کسی که به مسجد رفت و آمد (تردّد) داشته باشد، بر یکی یا بیشتر از نعمتهای هشتگانه دسترسی پیدا خواهد نمود:
1 _ استدلالهای استوار و محکم در امور دینی خود (اعتقادی، فقهی، سیاسی و…)؛
2 _ دستیابی به دوستان سودمندی که تردّد با آنها مایه بهره وری است؛
3 _ معلومات و دانش تازه و شگفت انگیز؛
4 _ رحمت و نعمتی که چشم به راه اوست؛
5 _ دستیابی به سخنان هدایت کننده ای که شخص را به راه راست رهبری می کند؛
6 _ دستیابی به مطالبی که انسان را از پستیها و ضد ارزشها دور می دارد؛
7 _ دوری از گناه و محرمات یا بدان جهت که ترک گناه را دوست می دارد؛
8 _ دوری از گناه و محرمات یا بدان جهت که می ترسد گرفتار عقوبت الهی شود یا آبرو و حیثیت خود را با انجام گناه
از بین ببرد.»
_ الروائع المختاره، ص111؛ به نقل از: عیون الأخبار، ابن قتیبه، ج3، ص3؛ در بعضی نسخه ها «أو تردعه عن ردی» می باشد.
حدیث 142
امام حسن علیه السلام :گاهی امام علیه السلام را محزون و اندوهگین می دیدند، بطوری که اشکهای چشم امام علیه السلام بر روی صورتش جاری بود، از آن حضرت می پرسیدند: چرا شما محزونید و گریه می کنید؟! و حال آن که شما وارث پیامبر و وصی او هستید، فرمود:
«گریه من برای دو چیز است:
1 _ وحشت از ورود به صحنه قیامت
2 _ جدایی از دوستان و عزیزانی که انسان بدانها وابسته و علاقه مند است.»
بحارالانوار، ج44، ص150؛ الوافی، فیض کاشانی، ج2، ص174.
حدیث 143
امام حسن علیه السلام :«روز عید فطری بود، امام مجتبی علیه السلام به جمعی که مشغول به بازی و خنده بودند برخورد، بالای سر آنان ایستاد و فرمود:
خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه و بهره برداری برای مخلوق خویش قرار داده که با اطاعت و بندگی بر یکدیگر پیشی و سبقت گیرند و خشنودی خدای را به دست آورند، گروهی سبقت جستند و مسابقه را بردند. و گروهی دیگر عقب ماندند و متضرر شدند.
شگفت و تعجب از آنانی است که در روز پاداش گرفتن نیکوکاران و زیان دیدن بی هدفان، به خنده و لهو و لعب پرداخته اند. به خدا قسم اگر حجابها برکنار شود.
خواهید دید نیک رفتار به نیکی خویش مشغول است و بدکردار به رفتار بدش گرفتار؛ یعنی قیامت را به چشم خویش می بیند و نتایج رمضان را مشاهده می کند.سپس آنها را به حال خویش وا گذاشت و رفت.»
تحف العقول عن آل الرسول، ص236.
حدیث 144
امام حسن علیه السلام :مردی خدمت امام مجتبی علیه السلام رسید، عرض کرد: من بنده ای گنهکارم و برانجام معصیت عادت نموده ام نمی توانم گناه نکنم. ای فرزند پیامبر خدا، مرا پند و اندرز ده و موعظه کن. حضرت فرمود:
«چنانچه نمی توانی ترک گناه کنی، پنج کار را انجام بده و هر چه می خواهی گناه کن:
1 _ روزی خدای را نخور.
2 _ گناه را در جایی انجام ده که خداوند تو را نبیند.
3 _ از سرزمین خدا خارج شو، (و برو به جایی که در زیر سلطه و قدرت خداوند نباشد!).
4 _ آنگاه که فرشته مرگ (عزرائیل) خواست جانت را بگیرد او را از خود دور کن.
5 _ هنگامی که مالک دوزخ خواست تو را داخل آتش کند، پس با قدرت ایستادگی کن و داخل نشو.
این پنج عمل را انجام بده، بعد هر چه خواستی گناه کن.»
اثنی عشریه، محمد بن قاسم حسینی، ص12.
حدیث 145
امام حسن علیه السلام :در مورد آثار شوم بعضی از رذائل اخلاقی، امام مجتبی علیه السلام فرمودند:
«سه چیز مردم را به هلاکت می رساند: تکبّر، حرص و آز، حسد.
پس خودبینی و تکبر، دین انسان را از بین می برد، همانطوری که شیطان تکبر کرد و دینش نابود شد و منفور گردید.
حرص و آز دشمن شخصیت هر فرد است همانطور که آدم ابوالبشر (بواسطه حرصی که در وی به وجود آمد) از بهشت رانده شد.
حسد (آرزوی زوال نعمت از دیگران) راهبر بدبختیها و تیره روزیها است، بواسطه حسد قابیل هابیل را کشت.»
الروائع المختاره، سید مصطفی موسوی، ص116
حدیث 146
امام حسن علیه السلام :«شستشوی دو دست قبل از غذا،فقر و بیچارگی را از بین می بردو بعد از غذا، غم و غصه را از بین می برد.»
_ اثنی عشریه، ص55، و نیز حدیث فوق از امام صادق _ ع _ نقل شده. رک_ : فروع کافی، ج6، ص290.
حدیث 147
امام حسن علیه السلام :مردی از امام مجتبی علیه السلام پرسید: چرا سفر مرگ برای ما ناخوش آیند است و از او استقبال نمی کنیم؟! حضرت فرمود:
« شما خانه آخرت را خراب کرده اید و خانه دنیا را آباد، طبیعی است که انتقال از اقامتگاه آباد به جایگاه خراب برای شما ناخوشایند است .»
بحارالانوار، ج44، ص110، ح1.
حدیث 148
امام حسن علیه السلام :گروهی در محضر امام مجتبی علیه السلام بودند، از حضرت سؤال کردند:
چگونه است که شما هرگز سائل و نیازمندی را ناامید برنمی گردانید، گرچه سوار بر اشتر، در حالت رفتن باشید؟
فرمود: من هم به درگاه خداوند محتاج و سائلم و می خواهم که خداوند مرا محروم نگرداند و شرم دارم که با چنین امیدواری، سائلان را ناامید کنم،
خدایی که نعمتهایش را بر من ارزانی داشته، می خواهد که من هم به مردم کمک کنم و می ترسم که اگر بخشش خود را از مردم دریغ دارم، خداوند هم به من عنایتش را دریغ دارد و منع نماید.
نورالابصار، شبلنجی، ص123؛ کنز المدفون، جلال الدین سیوطی، ص434؛ به نقل از بلاغه الامام الحسن علیه السلام، ص135.
حدیث 149
امام حسن علیه السلام :انس بن مالک می گوید: یکی از کنیزان امام مجتبی علیه السلامدسته گلی را به آن حضرت هدیه کرد. حضرت در پاسخ به او فرمود:
تو را در راه خدا آزاد نمودم. پس از این پاسخ زیبا، بعضی گفتند: در برابر یک دسته گل آزادی او، یعنی چه؟!
حضرت فرمود: خداوند اینگونه ما را تربیت نموده است؛ زیرا فرموده: آنگاه که جهت احترام به شما، هدیه ای دادند و یا تهنیتی فرستادند، شما با وضع بهتری پاسخگوی تحیّت آنان باشید. و سپس فرمود: برتر از هدیه او، آزادی و رهاییش بود.
حدیث 150
امام حسن علیه السلام :«در شگفتم از کسی که درباره خوراکیهای خود اندیشه و تأمل می کند و لیکن درباره نیازمندیهای فکری و عقلی اش تأمل نمی کند، پرهیز می کند از آنچه معده اش را اذیت می نماید و سینه و قلب خود را از پست ترین چیزها پر می کند.»
_ بحارالانوار، ج1، ص218