دعانویسی و طلسم اینگونه آغاز شد

دعانویسی و طلسم اینگونه آغاز شد

دقت کردی چقدر این روز ها بحث دعانویسی و طلسم داغ شده است؟

جالب است بدانی این موضوع نه تنها در ایران بلکه در سراسر دنیا هر روز رو به افزایش است.

زمانی که اسم دعانویسی به گوش مان می خورد احتمالا سوالات فروانی در ذهن مان شکل می گیرد. مانند اینکه:

  • آیا واقعا به دعانویس نیاز داریم؟
  • آیا دعانویسی حلال است؟
  • آیا دعانویسی خوب است؟
  • آیا دعانویسان موکل دارند؟
  • و…

امروز در این مطلب نه تنها می خواهم به تمام این سوال ها پاسخ دهم بلکه می خواهم تاریخچه آن را از بدو پیدایش تا به امروز را به زبان ساده بیان کنم.

 

تاریخچه دعانویسی و طلسم در دنیا

دعانویسی و طلسم اینگونه آغاز شد

ابلیس به واسطه عمر طولانی خود شاهد خلق آدم بود. به همین دلیل به وضوح می دانست که امر پرستش در فطرت انسان قرار گرفته است.

به خوبی می دانست تحت هیچ شرایطی مهر پرستش از قلب آدم کنده نمی شود.

این موضوع دردسر بزرگی برای ابلیس بود که باید با آن دست و پنجه نرم می کرد. چرا؟

چون شیطان به عزت الله! قسم خورد تا با تمام توان با انسان دشمنی کند و اجازه ندهد هیچ انسانی در مسیر خدا قدم بردارد. این ماجرا در آیه شریفه 82 و 83 سوره ص، به خوبی می توانیم درک کنیم.

قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ

قسم به عزتت! که جمیع آدمیان را اغوا و گمراه خواهم ساخت مگر آن بندگان مخلص شده تو را

از آنجایی که ابلیس قادر نبود امر فطری پرستش را از انسان بگیرد تصمیم گرفت مدل جعلی و تقلبی آن را بسازد تا افرادی که از یاد خدا و مسیر انبیا و اوصیا الهی غافل شده اند را فریب دهد.

شیطان جایگزین های تقلبی ای برای خدا، پیامبران و دعا ساخت.

طلسم را جایگزین دعا، کاهن را جایگزین پیامبران و ابلیس (جن) را جایگزین الله قرار داد.

از این رو در تاریخ تمام کشورها نام ایزدان (خدایان) و کاهنان متعددی وجود دارد که مردم به آن ها برای رفع مشکلات یا رسیدن به آرزو هایشان مراجعه می کردند.

به عبارت ساده تر کاهنان (دعانویسان امروزی) پیامبران شیطانی لشکر ابلیس هستند و جنیان کافر، خدایان این لشکر می باشند.

در واقع هنر ابلیس در جعل نسخه اصیل و الهی پرستش و هدایت بود. تصور می کنم الان بهتر درک می کنی چرا مردم بت را می پرستیدند.

در این راستا آیات و احادیث متعددی وجود دارد که می خواهم توجه ات را به دو حدیث تکان دهنده جلب کنم.

 

حدیث اول

زنى خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! شوهرى دارم كه با من تند است و من با او كارى (طلسم و جادو) كرده ام تا وى را با خودم مهربان كنم!

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود : اف بر تو! دينت را تيره و تار كردى! نفرين فرشتگان بزرگ بر تو باد! نفرين فرشتگان بزرگ بر تو باد! نفرين فرشتگان بزرگ بر تو باد! نفرين فرشتگان آسمان بر تو باد! نفرين فرشتگان زمين بر تو باد!

حدیث دوم

امام علی(ع) می فرماید: هر كه چيزى از جادو بياموزد، كم يا زياد، كافر است و [اين ]پايان عهد او با پروردگارش باشد و كيفرش آن است كه كشته شود، مگر اينكه توبه كند.

 

پس تا همینجا پاسخ دو سوال اولی که در ذهن داشتیم را گرفتیم. یعنی دعانویسی نه خوب است و نه حلال و اگر به سمت آن برویم کافر می شویم و با توجه به احادیث مورد لعن و نفرین فرشتگان زمین و آسمان قرار می گیریم.

 

وقتی کاهنان و ساحران اسم خود را تغییر می دهند

کاهنان و ساحران نام خود را تغییر دادند تا بتوانند با اسم و رسم جدیدی به مسیر قدیمی و شیطانی خود ادامه دهند.

امروز به اسم دعانویس فعالیت می کنند و نام جنیان کافر خود را موکل گذاشتند.

به طبع نام دعانویس فریبنده تر است چرا که برخی از افراد تصور می کنند آن ها واقعا دعا می نویسند و در مسیر حق تعالی گام بر می دارند اما واقعیت چیز دیگری است.

همانطور که در تاریخچه طلسم و جادو دیدیدم ابلیس همواره در حال جعل حقیقت است. امروز در عصر ما برای پنهان کردن تله خود نام طلسم و جادو را “دعا” و نام کاهن را “دعانویس” گذاشته است.

 

فریب ابلیس برای ایجاد احساس نیاز به دعانویس (کاهنان مدرن)

دعانویسی و طلسم اینگونه آغاز شد

به غیر از این موضوع که چقدر رفتن پیش اینگونه افراد بد و لعن شده است باید یک سوال مهم را از خودمان بپرسیم.

چرا احساس می کنیم باید برای حل شدن مشکلات مان پیش این کاهنان و ساحران نفرین شده برویم؟

۹۹٪ یا بخاطر مسائل مالی است یا عاطفی. درسته؟

احتمالا بله. پس بیا کمی عقلانی به هر دو موضوع نگاه کنیم.

 

آیا واقعا برای مسائل عاطفی نیاز به دعانویس داریم؟

اگر بخاطر مسئله عاطفی است که باید از خودمان سوال کنیم چه ارزشی دارد بخواهیم با طلسم و جادو کسی را کنار خودمان نگه داریم در صورتی که قلبا مورد علاقه او نیستیم؟

چقدر باید حقیر و ناچیز باشیم تا بخواهیم اینگونه گدایی محبت را از کسی کنیم؟

برای چند لحظه این سناریو را تصور کن.

با طلسم و جادو بصورت حقیرانه در حال زندگی کردن با کسی هستی که قلبا دوستت ندارد و این در حالی است که اطمینان داری هر لحظه مورد لعن و نفرین عالمیان هستی.

در این صورت نه دنیا را خواهی داشت و نه آخرت را.

چه باخت بزرگی!

 

آیا واقعا برای مسائل مالی نیاز به دعانویس داریم؟

این موضوع را می خواهم ارجاع دهم به یک حدیث فوق العاده زیبا از امام علی (ع) که هر چه از زیبایی این حدیث بگویم کم است.

حدیث زیبا از امام علی

امام علی علیه السلام : در بیان موعظه های لقمان علیه السلام به پسرش : ای پسرم! کسی که یقینش کم شده و نیّتش در طلبِ روزی ضعیف گشته ، باید بداند که خداوند تبارک و تعالی به اراده خود، او را در سه حالتْ آفریده و به او روزی داده است.

که در هیچ یک از آن حالت ها کاری از دست او بر نمی آمد. بنابر این، او باید بداند که خداوند تبارک و تعالی او را در حالت چهارم نیز روزی می دهد .

حالت اوّل، این است که او در رحم مادرش بود و خداوند عز و جل او را در جایی استوار، روزی رساند ، به طوری که گرما و سرما اذیّتش نکرد.

سپس در حالت دوم او را از آن جا بیرون آورد و روزیِ او را از راه شیر مادرش جاری ساخت و با این وسیله، او را کفایت کرد و پرورش داد و بی آن که او توان و نیرویی داشته باشد، او را بزرگ کرد.

سپس در حالت سوم ، او را از شیر گرفت و روزیِ او را در کسب و کار پدر و مادرش قرار داد، و چنان در دل های آنان برای او محّبت و رحمت نهاد که گویی غیر از آن، چیز دیگری ندارند؛ به طوری که در بسیاری از حالات ، او را بر خودشان مقدّم می داشتند.

تا این که به حالت چهارم رسید و بزرگ و عاقل شد و برای خودش مشغول کسب و کار گردید . در این حال ، عرصه بر او تنگ شد و به پروردگارش بد گمان گشت و همه حقوق خدا را در مالش انکار کرد، و از ترس تنگیِ روزی و بدگمانی به این که خداوند تبارک و تعالی اکنون و در آینده، روزیِ بازماندگانِ او را بدهد ، بر خود و خانواده اش سخت گرفت . ای پسرم! بدترین بنده، همین است .

الخصال : ص 122 ح 114 ، بحار الأنوار : ج 13 ص 414 ح 5 .

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
پیمایش به بالا